زناشویی

چرا بعضی‌ها از تعهد فراری‌اند؟ 17 نکته کلیدی

تعهد، چه در روابط عاطفی، چه در کار و چه در سایر جنبه‌های زندگی، سنگ بنای یک زندگی پایدار و معنادار است. اما چرا برخی افراد از پذیرش تعهد گریزان هستند؟ این سوالی است که ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده. در این پست وبلاگ، به بررسی 17 دلیل احتمالی این پدیده می‌پردازیم: فرار از تعهد می‌تواند ریشه در عوامل مختلفی داشته باشد، از تجربیات گذشته گرفته تا الگوهای فکری و ترس‌های درونی. بیایید نگاهی دقیق‌تر بیندازیم:

  • ترس از صمیمیت:

    بعضی افراد از نزدیک شدن بیش از حد به دیگران و آسیب پذیر شدن می‌ترسند.
  • تجربیات تلخ گذشته:

    روابط ناموفق گذشته می‌تواند ترس از تکرار تجربه را ایجاد کند.
  • ترس از دست دادن آزادی:

    تعهد را به عنوان قفسی می‌بینند که مانع آزادی و استقلالشان می‌شود.
  • مشکل در اعتماد:

    به سختی به دیگران اعتماد می‌کنند و نمی‌توانند خود را به طور کامل در اختیار کسی بگذارند.
  • کمال‌گرایی:

    به دنبال یک رابطه “بی‌نقص” هستند و از پذیرش هرگونه عیب و نقص در رابطه اجتناب می‌کنند.
  • ترس از شکست:

    از اینکه در تعهدشان شکست بخورند و دوباره آسیب ببینند، واهمه دارند.
  • اعتماد به نفس پایین:

    خود را لایق یک رابطه پایدار و متعهدانه نمی‌دانند.
  • عدم بلوغ عاطفی:

    هنوز از نظر عاطفی به اندازه کافی رشد نکرده‌اند که بتوانند مسئولیت یک رابطه را بپذیرند.
  • تأثیر الگوهای خانوادگی:

    در خانواده‌ای بزرگ شده‌اند که در آن تعهد ارزشی نداشته یا الگوهای ناموفق از روابط دیده اند.
  • ترس از مسئولیت:

    نمی‌خواهند مسئولیت نیازها و خواسته‌های فرد دیگری را بپذیرند.
  • اهمیت دادن بیش از حد به استقلال مالی و حرفه‌ای:

    تمرکز بیش از حد بر اهداف شخصی و حرفه‌ای، فرصتی برای ایجاد روابط عاطفی پایدار باقی نمی‌گذارد.
  • ترس از پذیرش وابستگی:

    از وابسته شدن به دیگری و از دست دادن هویت فردی خود می‌ترسند.
  • عدم وجود تعهد در ارزش‌های فردی:

    تعهد جزء ارزش‌های اصلی زندگی آنها نیست.
  • تأثیر رسانه‌ها و فرهنگ:

    رسانه‌ها و فرهنگ امروزی، گاهی روابط سطحی و موقتی را ترویج می‌کنند.
  • ترس از پیری و از دست دادن جذابیت:

    با افزایش سن، ترس از از دست دادن جذابیت و عدم توانایی در حفظ رابطه پایدار، تشدید می‌شود.

ازدواج -مهارت رابطه زناشویی-عشق - روابط عاطفی

درک این عوامل می‌تواند به ما کمک کند تا با افرادی که از تعهد فراری هستند، همدلی بیشتری داشته باشیم و در صورت تمایل، به آنها در غلبه بر این ترس‌ها کمک کنیم.

مهارت‌های رابطه زناشویی

شناخت این دلایل همچنین می‌تواند به خودمان کمک کند تا الگوهای رفتاری خود را بهتر درک کرده و در صورت نیاز، برای حل این مشکلات اقدام کنیم.

چرا بعضی افراد از تعهد فراری هستند؟ 17 نکته کلیدی

1. ترس از دست دادن آزادی

بسیاری از افراد تعهد را به مثابه قفسی می بینند که آزادی و استقلالشان را محدود می کند.آنها تصور می کنند که با ورود به یک رابطه متعهدانه، دیگر نمی توانند به راحتی تصمیم بگیرند، برنامه ریزی کنند و یا به دنبال علایق شخصی خود بروند.این ترس اغلب ناشی از تجربیات منفی گذشته یا مشاهده روابط ناموفق اطرافیان است.آنها به این باور رسیده اند که تعهد به معنای از دست دادن بخشی از خودشان است و حاضر نیستند این ریسک را بپذیرند.به عبارت دیگر، آنها ترجیح می دهند گزینه های خود را باز نگه دارند و خود را محدود نکنند.

این ترس می‌تواند با گذشت زمان و کسب تجربه های مثبت، کاهش یابد، اما نیازمند آگاهی و تلاش آگاهانه است.

این افراد باید درک کنند که تعهد می‌تواند مکمل آزادی باشد، نه مانعی برای آن.باید تعریف درستی از آزادی در چارچوب یک رابطه متعهدانه داشته باشند.

2. ترس از صمیمیت

صمیمیت فراتر از نزدیکی فیزیکی است و شامل به اشتراک گذاشتن عمیق ترین افکار، احساسات و آسیب پذیری ها با فرد دیگر می شود.برخی افراد از این سطح از صمیمیت می ترسند، زیرا آنها را در معرض قضاوت، طرد شدن و یا آسیب دیدن قرار می دهد.این ترس می‌تواند ریشه در تجربیات دوران کودکی، مانند روابط ناامن با والدین یا سوء استفاده های عاطفی، داشته باشد.آنها یاد گرفته اند که برای محافظت از خود، از ایجاد روابط عمیق و معنادار اجتناب کنند.در نتیجه، این افراد ترجیح می دهند در سطح سطحی با دیگران ارتباط برقرار کنند و از ورود به لایه های عمیق تر خودداری ورزند.

این ترس از صمیمیت می‌تواند به صورت ناخودآگاه عمل کند و فرد حتی متوجه دلیل رفتارش نشود.

غلبه بر این ترس نیازمند خودآگاهی، درمان و پذیرش آسیب پذیری است.آنها باید یاد بگیرند که صمیمیت نه تنها خطرناک نیست، بلکه می‌تواند بسیار پاداش دهنده و ارضاکننده باشد.

3. عدم اعتماد به نفس

افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، ممکن است احساس کنند که شایسته عشق و توجه نیستند.آنها ممکن است نگران باشند که نتوانند انتظارات طرف مقابل را برآورده کنند و رابطه با شکست مواجه شود.این احساس عدم کفایت می‌تواند باعث شود که از تعهد اجتناب کنند، زیرا نمی خواهند خود را در معرض آسیب پذیری قرار دهند.آنها ممکن است فکر کنند که به زودی از طرف مقابل خسته خواهند شد و یا طرف مقابل آنها را ترک خواهد کرد.در نتیجه، ترجیح می دهند در روابط سطحی باقی بمانند و از ورود به یک رابطه جدی خودداری کنند.

تقویت اعتماد به نفس از طریق خودشناسی، پذیرش خود و تمرکز بر نقاط قوت می‌تواند به آنها کمک کند تا بر این ترس غلبه کنند.

در ضمن، دریافت حمایت از یک درمانگر یا مشاور می‌تواند بسیار مفید باشد.آنها باید به خود یادآوری کنند که ارزش دوست داشته شدن را دارند و لایق یک رابطه سالم و متعهدانه هستند.

4. ترس از شکست

هیچ کس دوست ندارد شکست بخورد، اما برخی افراد به شدت از شکست در روابط می ترسند.این ترس می‌تواند ناشی از تجربیات تلخ گذشته، مانند جدایی دردناک یا خیانت، باشد.آنها ممکن است از تکرار این تجربه ها وحشت داشته باشند و به همین دلیل از تعهد اجتناب کنند.این ترس می‌تواند آنها را به سمت رفتارهای خودتخریبی سوق دهد، مانند ایجاد فاصله عاطفی یا انتخاب شریک های نامناسب.آنها ممکن است به طور ناخودآگاه سعی کنند رابطه را خراب کنند تا از درد احتمالی جدایی در آینده جلوگیری کنند.پذیرش این واقعیت که شکست بخشی از زندگی است و همه روابط ماندگار نیستند، می‌تواند به آنها کمک کند تا با این ترس مقابله کنند.

در ضمن، یادگیری از اشتباهات گذشته و تمرکز بر ایجاد روابط سالم تر و سازنده تر می‌تواند مفید باشد.

باید به خود یادآوری کنند که هر رابطه فرصتی برای رشد و یادگیری است، حتی اگر به نتیجه مطلوب نرسد.

5. مشکلات حل نشده گذشته

زخم های عاطفی ناشی از روابط گذشته، مانند خیانت، رها شدن یا سوء استفاده، میتوانند تاثیر عمیقی بر توانایی فرد در ایجاد روابط متعهدانه داشته باشند.این مشکلات حل نشده میتوانند باعث ایجاد بی اعتمادی، ترس و اضطراب شوند.افراد ممکن است به طور ناخودآگاه این زخم ها را به روابط جدید خود منتقل کنند و نتوانند به طور کامل به شریک زندگی خود اعتماد کنند.آنها ممکن است نسبت به کوچکترین نشانه های بی وفایی یا عدم تعهد، بیش از حد حساس باشند.در نتیجه، از تعهد اجتناب می کنند تا از تکرار درد و رنج گذشته جلوگیری کنند.

پردازش و درمان این مشکلات حل نشده از طریق مشاوره و روان درمانی می‌تواند به آنها کمک کند تا به طور سالم تری با روابط خود برخورد کنند.

آنان باید بیاموزند که گذشته را رها کنند و به آینده با دیدی مثبت نگاه کنند.بخشش خود و دیگران نیز می‌تواند نقش مهمی در بهبود زخم های عاطفی ایفا کند.

6. کمال گرایی

افرادی که کمال گرا هستند، ممکن است به دنبال یک “رابطه کامل” باشند و هرگونه نقص یا کمبودی را به عنوان نشانه ای از شکست تلقی کنند.آنها ممکن است انتظارات غیرواقع بینانه ای از شریک زندگی خود داشته باشند و به طور مداوم در جستجوی “بهترین” گزینه باشند.این کمال گرایی می‌تواند مانع از ایجاد روابط متعهدانه شود، زیرا آنها هرگز نمی توانند از یک رابطه راضی باشند.آنها ممکن است به سرعت از یک رابطه به رابطه دیگر بپرند، به این امید که گزینه بهتری پیدا کنند.در واقع، آنها به دنبال یک کاملا مطلوب هستند که وجود خارجی ندارد.

پذیرش این واقعیت که هیچ کس و هیچ رابطه ای کامل نیست و تمرکز بر نقاط قوت و ارزش های واقعی یک رابطه می‌تواند به آنها کمک کند تا از این چرخه معیوب خارج شوند.

در ضمن، یادگیری قدردانی از چیزهای خوب در زندگی و روابط خود می‌تواند بسیار مفید باشد.مهارت رابطه زناشویی با همسر -شناخت مردان و زنان - عشق محبت آنها باید بیاموزند که کمال گرایی دشمن شادی و رضایت است.رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران

7. نداشتن الگوی مناسب

افرادی که در خانواده هایی بزرگ شده اند که روابط سالم و متعهدانه در آن وجود نداشته است، ممکن است الگوهای رفتاری مثبتی برای پیروی نداشته باشند.آنها ممکن است نحوه ایجاد، حفظ و یا ترمیم یک رابطه متعهدانه را ندانند.آنها ممکن است شاهد طلاق، دعواهای مداوم یا روابط سرد و بی روح بین والدین خود بوده باشند.در نتیجه، ممکن است این باور را داشته باشند که تعهد غیرممکن است یا ارزش تلاش کردن ندارد.آنها ممکن است از ایجاد روابط متعهدانه بترسند، زیرا نمی دانند چگونه آن را به درستی انجام دهند.در این موارد، الگو گرفتن از روابط سالم اطرافیان، مطالعه کتاب ها و مقالات مربوط به روابط و دریافت مشاوره می‌تواند بسیار مفید باشد.

آنها باید بیاموزند که روابط سالم و متعهدانه امکان پذیر است و میتوانند یاد بگیرند چگونه آن را ایجاد کنند.

در ضمن، قطع چرخه الگوهای مخرب خانوادگی و ایجاد الگوهای جدید و سالم می‌تواند بسیار پاداش دهنده باشد.

8. ترس از وابستگی

وابستگی سالم بخشی طبیعی از یک رابطه متعهدانه است، اما برخی افراد از وابسته شدن به دیگران می ترسند.آنها ممکن است این وابستگی را به عنوان نشانه ای از ضعف یا از دست دادن کنترل تلقی کنند.این ترس می‌تواند ناشی از تجربیات گذشته، مانند رها شدن توسط والدین یا دوستان، باشد.آنها ممکن است نگران باشند که اگر به کسی وابسته شوند، در صورت جدایی آسیب زیادی خواهند دید.در نتیجه، از ایجاد روابط عمیق و متعهدانه اجتناب می کنند تا از این آسیب احتمالی جلوگیری کنند.یادگیری تفاوت بین وابستگی سالم و ناسالم و ایجاد یک حس قوی از خودباوری و استقلال می‌تواند به آنها کمک کند تا با این ترس مقابله کنند.

آنها باید بیاموزند که وابستگی سالم به معنای از دست دادن خود نیست، بلکه به معنای به اشتراک گذاشتن زندگی با فرد دیگری است.

در ضمن، تقویت مهارت های مقابله با استرس و اضطراب می‌تواند به آنها کمک کند تا در صورت بروز مشکلات در رابطه، بهتر عمل کنند.

9. ترس از تعهد مالی

در بسیاری از روابط، تعهد به معنای مسئولیت های مالی مشترک است.برخی افراد از این مسئولیت ها می ترسند و نگران هستند که نتوانند به تعهدات مالی خود عمل کنند.آنها ممکن است از تقسیم دارایی ها، بدهی ها و یا تصمیم گیری های مالی مشترک واهمه داشته باشند.این ترس می‌تواند ناشی از مشکلات مالی شخصی، تجربیات منفی خانوادگی در زمینه مسائل مالی و یا نگرانی از آینده اقتصادی باشد.آنها ممکن است نگران باشند که در صورت بروز مشکلات مالی، رابطه آنها به خطر بیفتد.در نتیجه، از ایجاد روابط متعهدانه اجتناب می کنند تا از این مسئولیت های مالی جلوگیری کنند.

صحبت با صداقت و شفاف با شریک زندگی خود در مورد مسائل مالی و ایجاد یک برنامه مالی مشترک می‌تواند به کاهش این ترس کمک کند.

در ضمن، مشاوره با یک متخصص مالی می‌تواند به آنها در مدیریت بهتر امور مالی خود کمک کند.باید به یاد داشته باشند که تعهد مالی به معنای تقسیم بار مسئولیت ها است، نه افزایش آن.

10. عدم آمادگی

گاهی اوقات، افراد به سادگی برای یک رابطه متعهدانه آماده نیستند.آنها ممکن است در حال تمرکز بر اهداف شخصی و حرفه ای خود باشند و احساس کنند که وقت و انرژی کافی برای یک رابطه جدی ندارند.ازدواج -آموزش رابطه زناشویی-عشق محبت، علاقه - روابط عاطفی آنها ممکن است در حال کشف هویت خود باشند و هنوز ندانند چه چیزی از یک رابطه می خواهند.آنها ممکن است به تازگی از یک رابطه طولانی مدت خارج شده باشند و نیاز به زمان داشته باشند تا التیام یابند.در این موارد، باید به خود و شریک احتمالی خود صادق باشند و از ورود به یک رابطه متعهدانه تا زمان آمادگی اجتناب کنند.

اجبار خود به ورود به یک رابطه ای که آمادگی آن را ندارند، تنها منجر به آسیب دیدن خود و طرف مقابل خواهد شد.

بهتر است از فرصت استفاده کنند و بر خودسازی، رشد شخصی و دستیابی به اهداف خود تمرکز کنند.زمانی که احساس آمادگی کردند، میتوانند با قلبی باز و ذهنی روشن به دنبال یک رابطه متعهدانه باشند.

11. انتخاب های زیاد

در این دوره زمانه، با وجود شبکه های اجتماعی و اپلیکیشن های دوست یابی، افراد با گزینه های بسیار زیادی روبرو هستند.این فراوانی انتخاب می‌تواند باعث شود که آنها از متعهد شدن به یک فرد خاص اجتناب کنند، زیرا همیشه این تصور وجود دارد که گزینه بهتری در دسترس است.این پدیده به عنوان “فلج تحلیلی” شناخته می شود، به این معنی که افراد به دلیل تعداد زیاد گزینه ها، نمی توانند تصمیم بگیرند.آنها ممکن است به طور مداوم در حال مقایسه شریک زندگی خود با دیگران باشند و هرگز از انتخاب خود راضی نباشند.در نتیجه، از تعهد اجتناب می کنند تا گزینه های خود را باز نگه دارند و بهترین گزینه را پیدا کنند.

یادگیری تمرکز بر ارزش های واقعی خود و انتخاب فردی که با این ارزش ها همخوانی دارد، می‌تواند به آنها کمک کند تا از این چرخه معیوب خارج شوند.

در ضمن، تمرین قدردانی از چیزهای خوب در رابطه خود و اجتناب از مقایسه های بی مورد می‌تواند بسیار مفید باشد.باید به یاد داشته باشند که هیچ کس کامل نیست و بهترین رابطه، رابطه ای است که در آن احساس خوشبختی و رضایت می کنند.

12. اعتیاد به هیجان

برخی افراد به دنبال هیجان و تازگی در روابط خود هستند و به سرعت از روابط متعهدانه خسته می شوند.آنها ممکن است عاشق دوران ابتدایی رابطه، با تمام شور و اشتیاق آن، باشند، اما به محض اینکه رابطه وارد مرحله آرام تری می شود، علاقه خود را از دست می دهند.این افراد ممکن است به دنبال روابط کوتاه مدت و ماجراجویانه باشند و از تعهد و مسئولیت های یک رابطه طولانی مدت اجتناب کنند.آنها ممکن است به طور مداوم به دنبال شریک جدیدی باشند تا هیجان و تازگی را تجربه کنند.در این موارد، بررسی ریشه های این نیاز به هیجان و یادگیری یافتن هیجان در جنبه های دیگر زندگی، مانند کار، سرگرمی ها و دوستان، می‌تواند مفید باشد.

در ضمن، یادگیری قدردانی از آرامش و ثبات در یک رابطه متعهدانه می‌تواند به آنها کمک کند تا دیدگاه خود را تغییر دهند.

باید به یاد داشته باشند که هیجان دائمی غیرممکن است و یک رابطه سالم نیازمند تعادل بین هیجان و آرامش است.گاهی اوقات، کمک گرفتن از یک متخصص و درمان اعتیاد به هیجان ضروری است.

13. خودشیفتگی

افراد خودشیفته معمولاً به نیازها و خواسته های خود بیش از هر چیز دیگری اهمیت می دهند.آنها ممکن است از دیگران سوء استفاده کنند تا به اهداف خود برسند و هیچ تمایلی به تعهد و مسئولیت پذیری در قبال دیگران نداشته باشند.آنها ممکن است در ایجاد همدلی و درک احساسات دیگران مشکل داشته باشند.رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران آنها ممکن است به دنبال روابطی باشند که به آنها نفع برساند و به محض اینکه رابطه دیگر برایشان سودمند نباشد، آن را ترک کنند.تعهد در نظر آنها نوعی محدودیت است که مانع از رسیدن به خواسته هایشان می شود.در این موارد، روان درمانی می‌تواند به این افراد کمک کند تا خودآگاهی بیشتری پیدا کنند و الگوهای رفتاری خود را تغییر دهند.

در ضمن، یادگیری همدلی و درک نیازهای دیگران می‌تواند به آنها در ایجاد روابط سالم تر کمک کند.

البته، تغییر این الگوهای رفتاری بسیار دشوار است و نیازمند تلاش و تعهد طولانی مدت است.

14. ترس از تغییر

تعهد به معنای پذیرش تغییرات در زندگی است.برخی افراد از این تغییرات می ترسند و ترجیح می دهند در منطقه امن خود باقی بمانند.آنها ممکن است نگران باشند که ورود به یک رابطه متعهدانه زندگی آنها را به طور غیرقابل برگشتی تغییر دهد و آنها را از راحتی و آسایش خود محروم کند.آنها ممکن است نگران باشند که نتوانند با تغییرات ناشی از ازدواج، بچه دار شدن یا خرید خانه مشترک کنار بیایند.در نتیجه، از تعهد اجتناب می کنند تا از این تغییرات احتمالی جلوگیری کنند.پذیرش این واقعیت که تغییر بخشی طبیعی از زندگی است و یادگیری سازگاری با آن می‌تواند به آنها کمک کند تا با این ترس مقابله کنند.

در ضمن، تمرکز بر جنبه های مثبت تغییر و دیدن آن به عنوان فرصتی برای رشد و یادگیری می‌تواند مفید باشد.باید به یاد داشته باشند که تغییر می‌تواند ترسناک باشد، اما همچنین می‌تواند هیجان انگیز و پاداش دهنده باشد.تجربه های آسیب زا در دوران کودکی، مانند سوء استفاده، غفلت و یا شاهد خشونت خانگی بودن، میتوانند تاثیر عمیقی بر توانایی فرد در ایجاد روابط متعهدانه داشته باشند.این تجربه ها میتوانند منجر به ایجاد بی اعتمادی، ترس و اضطراب در روابط شوند.افراد ممکن است به طور ناخودآگاه الگوهای رفتاری مخربی را در روابط خود تکرار کنند.

آنها ممکن است از صمیمیت و نزدیکی عاطفی بترسند، زیرا آنها را به یاد تجربه های دردناک گذشته می اندازد.در نتیجه، از تعهد اجتناب می کنند تا از تکرار این تجربه ها جلوگیری کنند.درمان و مشاوره می‌تواند به این افراد کمک کند تا زخم های عاطفی دوران کودکی خود را التیام بخشند و الگوهای رفتاری سالم تری را در روابط خود ایجاد کنند.آنان باید بیاموزند که گذشته را رها کنند و به خود اجازه دهند تا روابط سالم و متعهدانه ای را تجربه کنند.حمایت اجتماعی و ایجاد روابط ایمن و حمایتی می‌تواند نقش مهمی در بهبود این زخم ها ایفا کند.

16. باورهای غلط درباره تعهد

برخی افراد باورهای غلط و غیرواقع بینانه ای درباره تعهد دارند که باعث می شود از آن اجتناب کنند.مثلا آنها ممکن است فکر کنند که تعهد به معنای از دست دادن هویت فردی، تسلیم شدن در برابر خواسته های طرف مقابل و یا تحمل یک زندگی کسل کننده و بی روح است.این باورها معمولاً ناشی از اطلاعات نادرست، تجربیات منفی اطرافیان و یا رسانه ها هستند.آنها ممکن است به طور ناخودآگاه این باورها را پذیرفته باشند و بر اساس آنها عمل کنند.در نتیجه، از تعهد اجتناب می کنند تا از این پیامدهای منفی جلوگیری کنند.بررسی و چالش این باورهای غلط و جایگزین کردن آنها با باورهای سالم تر و واقع بینانه تر می‌تواند به آنها کمک کند تا دیدگاه خود را نسبت به تعهد تغییر دهند.

در ضمن، الگو گرفتن از روابط سالم و متعهدانه می‌تواند به آنها نشان دهد که تعهد می‌تواند یک تجربه مثبت و پاداش دهنده باشد.

باید به یاد داشته باشند که تعهد به معنای از دست دادن خود نیست، بلکه به معنای به اشتراک گذاشتن زندگی با فرد دیگری است.

17. ترس از دست دادن فرصت های بهتر

برخی از افراد از این می‌ترسند که با متعهد شدن، فرصت های بهتری را در آینده از دست بدهند.این ترس به ویژه در دنیای امروز که گزینه های زیادی برای روابط وجود دارد، بیشتر دیده می شود.آنها ممکن است فکر کنند که اگر با شخص فعلی خود متعهد شوند، دیگر نمی توانند با افراد جذاب تر، موفق تر یا سازگارتر آشنا شوند.این ترس می‌تواند منجر به اضطراب و تردید در رابطه شود و فرد را از سرمایه گذاری کامل در رابطه فعلی باز دارد.آنها ممکن است به طور مداوم در حال جستجوی گزینه های دیگر باشند و از رابطه فعلی خود راضی نباشند.

تمرکز بر ارزش های شخصی و یافتن شریکی که با این ارزش ها همخوانی داشته باشد، می‌تواند به غلبه بر این ترس کمک کند.در ضمن، تمرین قدردانی از چیزهای خوبی که در رابطه فعلی وجود دارد و یادآوری اینکه هیچ رابطه ای کامل نیست، می‌تواند مفید باشد.بهتر است به جای تمرکز بر “چه می شد اگر”، بر “چه چیزی هست” تمرکز کنند و از رابطه فعلی خود لذت ببرند.باید به یاد داشته باشند که تعهد به معنای از دست دادن فرصت ها نیست، بلکه به معنای انتخاب تمرکز بر روی یک رابطه خاص و سرمایه گذاری در آن است.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا